لبم خندونه اما باز...
توقلبم کلی غم دارم...
درسته مهره اما باز...
بدون مهرت رو کم دارم...
دلم باز بی قراره امشب...
چشمو به جاده میدوزه...
تا پاییز شد سفر کردی...
الان چند سال و 7 روزه...
من از مهرم تو بی مهری...
این روزا هم میرن..
آره..
اگر که بشکنه بغضم...
عجب بارونی میباره...
شاید پاییزو رد کردم...
با این شمعی که میسوزه...
دارم دق میکنم..
سخته...
تازه این هفتمین روزه...
اگر امشب بیاد بارون...
تورو حس میکنم پیشم...
دعا کردم بباره چون...
میخوام امشب بهاری شم...
شاید این حسه پاییزه...
که من برگامو میریزم...
ولی بی تو چقدر سخته...
عبور از فصل پاییزهم

********************
سلام به همه دوستان خوب پارسی بلاگیم
خوب بعد از مدتها غیبت و مشکلاتی که واسم پیش اومد
با شعری از سلطان عشق و احساس، استاد خراطها
وبلاگمو به روز کردم،
نظرات گرمتون منو همراهی خواهد کرد
مرسی